برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
فضل خدای را که تواند شمار کرد یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد..... دوستان عزیز پایه پنجمی، اگر میخواهید تدریس های بیشتری از فارسی پنجم ببینید لطفا اینجا کلیک کنید . خوانش درس سوم ،رازی و ساخت بیمارستان ، فارسی پنجم ابتدایی خوانش درس سرود ملی ، فارسی پنجم روخوانی ،تدریس و معنی شعر درس اول ، رقص باد ،خنده ی گل ، پنجم دبستان ۱- فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟ *** یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟ معنی: چه کسی میتواند لطف و بخشش خدا را بشمارد یا چه کسی است که شکر یکی از هزاران نعمت خدا را به جای آورد. (هیچکس قادر به شمارش فضل و نعمت خدا نیست.) ۲- بحر آفرید و برّ و درختان و آدمی *** خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد معنی: خداوند، دریا، خشکی، درختان، انسان، خورشید، ماه، ستارگان، شب و روز را آفرید. ۳- اجزای خاک مُرده، به تأثیر آفتاب *** بُستانِ میوه و چمن و لاله زار کرد معنی: خداوند اجزای خاک بیجان را به کمک و تأثیر نور آفتاب به باغ میوه و چمنزار و لاله زار تبدیل نمود. ۴- ابر، آب داد بیخ درختان مُرده را *** شاخ برهنه، پیرهن نوبهار کرد معنی: ابر به خواست خدا ریشه ی درختان خشک و بیجان را آب داد و بهار و سبزه را در شاخهی خشک و خالی درختان قرار داد. (بهار آمد.) ۵- توحید گوی او، نه بنی آدم اند و بَس *** هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد معنی: ستایش کننده ی خدا فقط انسان ها نیستند بلکه هر پرنده (آفریده ای) که روی شاخه های بزرگ زمزمه میکند، ستایش کننده ی خدا است حکایت جوان و راهزن فارسی پنجم ابتدایی فضل: بخشش شمار کردن: شمردن، حساب کردن بحر: دریا که: چه کسی بر: خشکی انجم: ستارگان لیل: شب نهار: روز اجزا: جمع جز، بخش ها خاک مرده: خاک خشک و بی حاصل تاثیر: اثر کردن بیخ: بن ، اساس شاخ برهنه: شاخه بدون برگ و میوه توحید گوی: ستایش کننده بنی آدم: انسان زمزمه: نغمه، سرود، آواز شاخسار: شاخه های درختان حسرت می خورند: افسوس می خوردند از پشت کوه بیرون آمد: طلوع کرد سراغ: در جستجوی چیزی رفتن تحسین می کرد: آفرین می گفت غرور: سربلندی خورشید نورش را پنهان کرد: غروب کرد خود بینی: غرور، تکبر برکه: آبگیر نسیم ملایم: باد آرام مغرور: خودخواه، متکبر گلبرگ: برگ گل به شگفت آمد: تعجب کرد تشکر: سپاس گزاری جذب: چیزی را به سوی خود کشیدن لب به سخن باز کرد: شروع به حرف زدن کرد مشخص: معلوم خالق: آفریننده جالیز: کشتزار خربزه کردگان: درخت گردو از کار خدا سردر نمی آورم: متوجه رازهای خدا نمی شوم ناگهان: غیر منتظره شکرت: شکر تو را بلای وحشتناکی: گرفتاری سختی بحر ≠ بر لیل ≠ نهار مرده ≠ زنده برهنه ≠ پوشیده بزرگ ≠ کوچک زیبا ≠ زشت خواب ≠ بیدار مغرور ≠ فروتن، متواضع غمگین ≠ شاد فضل= فاضل، فضیلت انجم= نجوم شکر= شاکر ، تشکر تاثیر= موثر، اثر تعریف= معرفی دیدن= دید، دیدار فضل – بحر – انجم – نهار – تأثیر – برهنه – توحیدگوی حسرت – تحسین – غرور – علفزار- مشخص – غروب – سپاسگزار-الله اکبر– پیشانیاش – بلای وحشتناکیمعنی شعر فضل خدا فارسی پنجم
معنی کلمات درس دوم فارسی پنجم
مخالف و متضاد درس دوم فارسی پنجم
هم خانواده درس دوم فارسی پنجم
کلمات سخت املایی درس فضل خدا
بخش دانش زبانی